نقدی متفاوت بر تفکرات پدر معنوی کارگزاران سازندگی؛
هاشمی رفسنجانی از منظری دیگر
جواد درویش
با یک رویکرد جامعه شناسانه معیارهای کلی تصمیم گیری ما درمورد اشخاص که شالوده نقدها و تخریب ها یا تعریف و تمجیدها را هم تشکیل میدهد، در 4 حالت می توان خلاصه کرد:
1- وقتی شخصیت فرد و منش فردی و اجتماعی او مورد توجه قرار میگیرد.
2- وقتی اطرافیان، شاگردان، خانواده یا مریدان او مورد توجه قرار میگیرند.
3- وقتی نتایج عملکرد او بطورکلی مورد توجه قرار میگیرد.
4- وقتی اندیشه و نگاه او که در گفتار و نوشتارش منعکس شده مورد توجه قرار میگیرد.
برای مثال درمورد شخصی مثل دکتر شریعتی به خوبی میتوان هر چهار الگوی فوق را دید که هرکدام توسط جریانی، معیار قضاوت در مورد او قرار گرفته است. عدهای در زمان حیات و بعد از حیات شریعتی، او را منتسب به ساواک میدانستند (از جمله دکتر سید حسین نصر) و از این جهت به ایشان نقد وارد میکردند. عده ای به خاطر بعضی از مریدان شریعتی که سر از گروهک فرقان درآوردند، او را نقد میکردند. عده ای عملکرد او در حسینیه ارشاد را نامطلوب دانسته و مثلا خروج شهید مطهری از حسینیه ارشاد را نتیجه سوء مدیریت ایشان میدانند و از این جهت عملکرد شریعتی را مورد نقادی قرار میدهند. و در نهایت عده ای خود کتاب های شریعتی و سخنرانی های او را مورد توجه قرار داده و نقدهای خود را فارغ از شخصیت، اطرافیان و عملکرد به همان حرف یا نوشته محدود میکنند. اما فقط در این حالت اخیر است که می توان کسی را نقد کرد بدون اینکه به شخصیت او لطمه ای وارد شود و همچنین می توان به شخصی در یک جهت نقد داشت ولی از جهات دیگر او را قبول کرد. اتفاقا فقط در این حالت هم هست که می توان برهان قاطع و یقینی ارائه کرد. چراکه ممکن است بدلیل آنکه ما به نیات درونی انسانها دسترسی نداریم، نقدمان با رویکرد نخست ناقص باشد. از سوی دیگر چون عملکرد شاگردان و اطرافیان یک نفر به تمامه معلول نظر او نیست، نقدی که با رویکرد دوم میشود نیز در برخی موارد می توان صحیح نباشد. همچنین ممکن است نتایج عملکرد یک نفر از عوامل متعدد بیرونی تاثیر پذیرفته باشد و از این رو نقد ما با رویکرد سوم نیز ، ربطی به آن شخص نداشته باشد.
اما نکته مهم این است که معمولا بیشتر نقدهای ما از سه الگوی نخست پیروی می کند، بخصوص درمورد رجال سیاسی و بالاخص در ایام انتخابات.. در اینجا سعی ما بر این است که براساس الگوی چهارم که الگوی صحیح، اخلاقی و مورد توصیه قرآن کریم است، درمورد آقای هاشمی رفسنجانی مطالبی نقادانه بیان کنیم. شاید لازم به یادآوری نباشد که درمورد وی استعداد نقادی با سه رویکرد اول بسیار زیاد است. شخصیت فعال و پیچیده او، مستعد نقد با رویکرد اول است. فرزندان و خانواده پرحاشیه اش مستعد نقد با رویکرد دوم است و عملکرد 8 ساله دولت وی و سایر مسئولیت های مهم حکومتی، مستعد نقد با رویکرد سوم است. البته حاصل هیچکدام از این نقدها نمیتواند برهان قاطع و کاملی بر نقص یا خطای فکری و رفتاری او ارائه کند. ولی با رویکرد چهارم میتوان بخشی از نظرات ایشان را گرفت و آن بخش از نگاه و جهانبینی وی را مورد نقادی قرار داد. لذا رویکرد ما در نقد آقای هاشمی، در این مطلب همین رویکرد چهارم خواهد بود.
برچسبها: نقدی متفاوت بر تفکرات پدر معنوی کارگزاران سازندگی هاشمی رفسنجانی از منظری دیگر















































